کتاب داستان سکه دورو نوشته مرحوم آقای اصغر صادقی داستان یک مناظرهای است که مابین یک بهائی و یک مسلمان عالم و آگاه صورت میگیرد. در این مناظره که داخل یک دانشگاه اتفاق میافتد دو نفر دانشجو که طرفین مناظره هستند با حضور نفر سومی که حالت مستمعآزاد دارد، داخل بوفه دانشگاه به بحث و مناظره میپردازند. شخص مسلمان بهقدری مسلط رفتار میکند و صحبت میکند ( به واسطه علم و ایمانی که به دین اسلام دارد ) که رفتهرفته شخص بهائی عقبنشینی میکند و در انتها وعده فردا را میدهد، فردایی که بعد از یک هفته به سر رسید.
برگرفته از متن کتاب:
بهائیت همانند سکهای دورو است که دو روی آن با یکدیگر به سختی در تعارض و تناقض هستند.
دیدگاه خود را بنویسید