این حرفها تدوین و تنظیم شده یادداشتهایی است که جواب از سوالهایی است که از عمق جان برمی خیزد و من به آنها دغدغه های گنگ خاکستری می گویم؛ دغدغه های همیشه و همه؛ خردسال و بزرگسال که غالبا برای انسان کلمه هم نمی شود و دل انسان بی بهانه می گیرد سینه اش تنگ می شود و دست از سر انسان برنمی دارد مگر آنکه یک دل سیر گریه کند.حسرت به دل بودن آدمهای بد به دلیل بازخورد اعمال بد آنها در موطن نفس آنهاست و حسرت به دل بودن کسانی که به آنها آدم بد گفته نمی شود جواب نداشتن به این دغدغه هاست که نشان از نیافتن معنا و حقیقت زندگی و نداشتن آن است؛ نشانه چشمه خورشید و راز ماه و آه؛ اگرچه این دغدغه ها گریبانگیر آن آدم بدها هم هست.خدای متعال حقیقت بی نشان و بلاتعینی را به توجه خود آفرید که تعین حب ذاتی و علم فعلی و مشیت او بود. بدین گونه است که آن حقیقت ابتدا و انتهای دایره نزول و صعود، اول و آخر حلقه هو، دایر مدار خلقت و اولین و آخرین منزل آن است.
دیدگاه خود را بنویسید